
ناظر لطفا منتشرش کن یلداعه ها چی کار کنم ذهن منحرف من بود دیگ تو منتشر کن 🥴🍉❤
-عععع واقعا؟ شاید ب من اینو میگی ولی از ته دل دوسش داری +نخیر ندارمش -هوممم هرجور راحتی -نظرت چیه برگردی پیش گوروهت +شوخیت گرفته من میخوام با تو بیام چرا باید برگردم پیش اون بچه های ابله -آخه اگ نری میفهمن +اره راس میگی ، ولی گمشون کردم -اونجان +کجا -اوناها -دیگ باید ازت خداحافظی کنم خوشحال شدم ک دیدمت +منم همین طور راستی بازم بهم سر میزنی؟ -آره حتما. با اون پسره نیت بهت خوش بگذره زود تر بهش بگو ک دوسش داری +منننننن اون پسرهههه احمقوووو دوسسسس ندارممممم -کنت با منی +چیییی ن با تو نبودم کلی پسر احمق دیگ اینجان کسی ک احمش نباشه ب خودش نمیگیره -😐(نیت) -اوکی منظورتو رسوندی (کنت) حرف های آسیرا ب فکر انداخته بودتم ینی من نیتو دوس دارم ؟ امکان نداره اون ی بی عرضه تو جسم ی با عرضست 😂 آسیرا گفت من قدرت کنترل ذهنم دارم بزار روی نیت امتحان کنم 😈 (نیت) کنت ازم خواسته ک برم پیشش. در زدم و رفتم تو
غروب بود و همه بچه ها بیرون بودن منو و اون تو اتاقشون تنها بودیم. همزمان هم سکته میکنم هم خجالت میکشم هیچ کاری از این دختر بعید نیس 😮💨 (کنت) چطوری؟ -خوبم - تو چطوری، چرا خواستی بیام اینجا؟ + میفهمی + بشین رو تخت - (تو دلش) یا خدا میخواد چی کار کنه - میخوای چی کار کنی کنت + چقدر عجولی بشین دیگ با هزار ترس و افکار وحشتناک نشستم رو تخت (کنت) یکم استرس داشتم باید بهش بگم یا ن؟ نباید از همین الان بهش بگم فقط امتحان میکنم . +خوب نیت ببین از اتفاقی ک میفته ب هیچکس چیزی نمیگی - (میخواد چی کار کنه 😳🥴)
- باشه هیچی نمیگم ولی.. +قول بده - قول میدم +خوب من میخوام ذهنتو بخونم تو تمام مدت ب چشمام نگاه میکنیو و حواسمم پرت نمیکنی خوب؟ - همین؟ + خیلی بیشوری فک کردی میخواستم چی کار کنم منحرف - ن اصلا ب اون چیزا فکر نکردم فکر کردم میخوای ی چیزی بهم بگی + امیدوارم ب همین فکر کرده باشی 😐 - مگ تو میتونی ذهنمو بخونی فک کردی ب همین راحتیاس 😐 + بیا نزدیک تر - داری منو معذب میکنی + اگ ذهن پاکی داری معذب نباش 😐 (کنت) دارم تمام تلاشمو میکنم و تمرکز میکنم. یکم ک گذشت و تمرکزم خوب شد یهو در باز شد و دو تا از دخترا اومدن تو منو و نیتو ک تو اون وضعیت دیدن کپ کردن بعدشم با تمسخر نگاه کردن و یکیشون گفت بیا دو تا دیونه های کلاس عاشق هم شدن ما میریم بیرون شما ب کاراتون برسین از جام پریدم و قبل از اینک بره بیرون دستشو گرفتم تو چشاش زل زدم و گفتم این اتفاقو و فراموش کن تو هیچی ندیدی و ب هیچ کسم حرفی نمیزنی فهمیدی.
- چشم هااا؟ چجوری حرفمو قبول کرد. وایسا من الان ذهنشو کنترل کردم دوستش دستشو گرفتو گفت امیلی تو چت شده چرخید سمت منو و گفت: چی کارش کردی + میخوای با تو هم بکنم - تو دیوانه ای و بعد با ترس از اتاق رفتن بیرون لبخند پیروز مندانه ای زدمو چرخیدم سمت نیت با وحشت نگام می کرد گفت: - چجوری این کارو کردی؟ میخواستی با منم این کارو بکنی و بعدش هر کاری و گفتی بکنم خیلی.. + ببند. - چی؟ + حرف بیخود نزن من نمیدونستم میتونم این کارو بکنم تازه فهمیدم -چجوری فهمیدی +از ی فال گیر پرسیده بودم نمیدونستم حقیقت داره یا پس گفتم امتحان کنم. - واقعا؟ این اولین باره ک میشنوم گفته اون خرافاتیای دیوونه واقعیت داره + آره حالا میخوای رو تو هم امتحان کنم - نه چون میفهمی تو ذهنم چی میگذره و بعدش بدبخت میشم 😐 + مگ تو ذهنت چی میگذرهههه؟ + اصن نخواستم ب ذهن توی منحرف دس بزنم - ن ن اون طور ک تو فکر میکنی نیس اگ میخوای بهت ثابت کنم بیا هر کاری می خوای بکن. + باشه . بیا پیشم -(تاحالا انقدر نزدیک یکی نشده بودم حس خیلی بدی دارم) + خوب آماده ای -آره با دقت تو چشای آبیش زل زده بودم دیگ نمیتونم تاقت بیارم قلبم داره از جاش در میاد اون خیلی.. خیلی... خوشگله.
+ اهههه نمیتونم - اشکال نداره حتما خسته شدی بیا بریم شام بخوریم انقدر کارمون طور کشیده بود ک هواتاریک شده بود رفتیم بیرون ی میز بزرگ بود با کلی غذا. اوکی اعتراف میکنم این بخشش باحاله. غذامو برداشتم و داشتم میرفتم ک بشینم، نیت غذاشو برداشت و داشت میومد ک ی دختره محکم خورد بهش + هیییی داری چی کار میکنی جلو پاتو نگا کن - تو ب من خوردی بعد ب. من میگی جلوپاتو نگا کن + خوب میخواستی بهم نخوری خم شد و غذا شو جم کرد. رفتم شمت دختره + هی تو بودی ک خوردی ب نیت یالا ازش معذرت خواهی کن - ب تو چه. نکنم میخوای چی کاری کنی + مجبورت میکنم - بکن ببینم چجوری میکنی + زل زدم تو چشاش.... همین الان ازش معذرت خواهی کن - معذرت میخوام نیت نیت با چشای گرد شده بهش نگا میکرد سرشو تکون داد و بعدشم ب دختره گفتم برو. -با اون بیچاره چی کار کردی +اون باید ب خاطر کارش معذرت میخواست - تو نباید مجبورش میکردی + حالا ک کردم. بریم غذا بخوریم - ب ر ی م؟ + میخوای نیا خودم میرم غذاشو برداشت و دنبالم اومد رفتیم ی گوشه غذامونو خوردیم بعد از شام دور ی آتیش جعممون کردن خیلی بچه گانه و خسته کننده بود حوصلم سر رفت. بعد از اون آتیش مسخره داشتیم میرفتیم بخوابیم ک نیت گفت: - کار امروزت خیلی باحال بود. ببخشید اگ باعث شدم خجالت زده بشی من اون آدمی ک فکر میکنی نیستم اصلا ب این چیزا فک نمیکنم + ممنون. میدونم منم واسه شوخی گفتم و اینک من اصلا خجالت نمیکشم و هر کاری ک بکنن من بیشتر میکنم. و ی لبخند ترکیبی از شیطنت و بدجنسی زدم 😈 قشنگ منظورمو فهمید😂بیچاره تمام تلاششو کرد تا عادی جلوه بده. - امممم شب بخیر + شب بخیر داشت درو می بست ک داد زدم جدی نگیر حرفو شوخی بود سرشو تکون داد و درو بست.
خو دیگ تمام شد امیدوارم کیف کرده باشید تا همین جا بیشتر ننوشته بودم شرمنده
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
کنت بدو قسمت بعد رو بزار وگرنه خودتو کنترل میکنمااااا😐😐
چشم میزارم 😐
مای نیم ایز فاطمه از اونجایی ک از اسمم خوشم نمیاد این لقبو ب خودم دادم از رو این شخصیته برش داشتم معنی هم داره تو پارت های بعدی کنت ب نیت میگه یکی از معنیای اسمشو
من نموخام فاطمه صیدات بیزنم میخام کنت صدات بزنم تازشم با نیت شیپت کردم حیح😐
اگ فاطی نمیگی بوگو FE 🤣
فعلا نیتی در زندگی ما موجود نمیباشد 🥲🤣😐
متاسیفانه😔
حالا انشاالله در سال های آینده یک نیت مثل او پیدا میشود🗿
صلام صویتمح☁
خوفیح❔
دنبال یه کمپانی کیوت میگردیح؟؟؟☁🍓
میخوای ایدل بشی؟؟☁🍉
کمپانی خوب پیدا نمیکنیح؟😓
خب چرا غصه میخورریح؟😉
بیا تو کمپانی منح☁🥑
درسته تازه تاسیس شدهح
ولی اگه ایدل بشی هم کنسرت و هم فنساین داریم☁🍉🍓
یه جای مهیج و جالب ☁🥳
خب معطل چی هستی بیا اودیشن بدهح🥺
اینطوری منم خوشحال میکنیح😊
بهت قول میدم اگه ایدل کمپانیم بشی پشیمون نمیشیح🥺
ممنونم☁❤
غصه نقول کمپانی بقول😐
آجووووو یه مدت یواشکی هی چکت میکردم چون حوصله ی اومدن توی تستچی رو نداشتم:/
دلم خیلیییی برات تنگ شدحححح😔💙💙
اینم که مث همیشه عالی بودددد💜💜
منو یادت میاد؟🥺آواکادو یا آبجی جنگیت😅🥺💜💙
معلومه یادم میاد آواکادو کیوت خودم من همیشه میومدم تو پوروفت ببینم تست گذاشتی یا ن حتی زیر تستای قدیمیتم کامنت دادم حالتو پرسیدم 🥲
آجی زهرا هم سراغتو گرفته بود
دیدم زیر تست آخرم کامنت گذاشته بود🙂💜 از این به بعد تست نمیزارم ولی توی نظرسنجی آخرم هر چی میخوای کامنت بزار با هم خرف بزنیم:)
آجیییی خوبی چه خبر منم فاطمه یادته ک میدونم کار داری و کم میای تستچی ولی اگ دیدی پیاممو جواب بده دلم خیلی برات تنگیده. اصلا اعصاب نداره پینترستم خود ب خود پاک شده کلی پست داشتم کلی پست ذخیره کرده بودم خلاصه اعصابم خیلی خورده ولی عب نداره امیدوارم درس شه امتحانا هم ک تموم شد نصفشونو رید😐م دیگ همین دیگ یکم تو بگو چند تا کارتون جدیدم اومده رفتم دیدم سینگ خیلی خوب بود از نات تو دی بی تی اس و بد گای بیلی هم بود کیف کردم 😂😐
سلام آجوووووووو عرررررر بلاخره اومددددددی ععععععر
نه من هر روز میام تستچی ولی تست خیلی نمیزارم اگه بهم چیزی بگی سریع جواب میدم:)
انیمیشن سینگ رو دوست صمیمیم هم بهم معرفی کرده بود امروز یا فردا میرم میبینمش شاید هم بیفته آخر هفته:/
به هر حال دلم خییییللیییی برات تنگ شدح بود:)💜
عالی خیلی عالی بود
مرسی
نخیرم من بهترینم🗿🌚
الان ی سر ب داستانت میزنم قطعا خوبه 😉
هیچی نداری ک 🥲
بل😐🐒